معنی اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی , خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما, معنی اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی پ خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما, معنی اyma، scladbj، pcdwاjiomcbj، gds xbj، fا wbا ]dxd , omcbj، ag/ ag/ lcbj، تاi lcbj، /d]dbj bاkj gfاs، gfi gfاs، s[اt، kpdz، kpg jam mjkا, معنی اصطلاح اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی , خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما, معادل اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی , خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما, اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی , خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما چی میشه؟, اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی , خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما یعنی چی؟, اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی , خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما synonym, اغوش، سرکشیدن، حریصانهخوردن، لیس زدن، با صدا چیزی , خوردن، شلپ شلپ کردن، تاه کردن، پیچیدن دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما definition,